راه های ارتباطی: ایمیل: info@rabdolvahab.ir*** شماره تماس: ۰۲۱
نسبیت به زبان آدمیزاد، بخش دوم

نسبیت به زبان آدمیزاد، بخش دوم


به نام هستی آفرین هستی بخش

درباره نظریه نسبیت صحبت می کردیم. در بخش قبل از اشتباهی رایجی که در بسیاری از کتاب های نسبیت وجود دارد سخن گفتیم که این کشف را به آزمایش مایکلسون-مورلی مرتبط می کنند. در حالی که عنوان مقاله اینشتین۱ خود نشان می دهد که رسیدن وی به این نظریه از مقایسه ی تئوری های نیوتن و مکسول بوده است. اما نظریه ی نسبیت چه می گوید؟ احتمالا این عنوان شما علاقه مندان به دانش را به یاد تغییر زمان و طول و یا رابطه ی مشهور

E=mC2

 

می اندازد.

اما اصول نسبیت چیست؟ اجازه بدهید ابتدا به سراغ نظریه نسبیت خاص برویم که آلبرت جوان آن را در سال ۱۹۰۵ (به همراه دو مقاله ی بسیار مشهور دیگر۲) ارائه نمود. هرچند عنوان این نظریه و صحبت هایی که در مورد آن شنیده ایم ما را به یاد نسبی بودن همه چیز می اندازد، این نظریه خود با بهره گیری اصول ثابتی استوار می شود. این اصول عبارتند از:

  1. حداکثر سرعتی که با آن می توان اطلاعات و یا ماده ای را انتقال داد سرعت نور در خلا است.
  2. قوانین فیزیک در تمامی دستگاه های لخت یکسان عمل می کنن.

 

می توان نشان دادن که فرض وجود یک سرعت حداکثری و نیز اصل یکسانی عملکرد قوانین در دستگاه های لخت به تبدیلات لورنتز منجر می شوند. و نکته ی جالب چنان که گفتیم ناوردایی قوانین مکسول نسبت به این تبدیلات است. در حقیقت هم تبدیلات لورنتز و هم قوانین مکسول قبل از کشف آلبرت موجود بودند. همچنین معادله ی موج الکترومغناطیسی که از قوانین مکسول در خلا حاصل می شود معادله ای با سرعت ثابت نور است. ضمن این که فیزیک دانان می دانستند که قوانین نیوتن تحت تبدیلات گالیله و قوانین مکسول تحت تبدیلات لورنتز ناوردایند. اما این حس فیزیکی آلبرت جوان بود که برای اولین بار این مشکل را به صورتی جدی بررسی و جواب قابل قبولی برای آن ارائه نمود.

 

در بخش بعدی درباره ی مقالات استثنایی آلبرت اینشتین در سال 1905 خواهم نوشت.

 

دانشتان افزایش باد، روح الله عبدالوهاب.

 

۱. درباره الکترودینامیک اجسام متحرک

۲. سعی می کنم در یکی از مقاله های آینده به این موضوع


بپردازم.

 

 

روح الله عبدالوهاب

روح الله عبدالوهاب هستم. محقق در زمینه ی فیزیک پلیمرها و موجودات زنده.

دیدگاهتان را بنویسید